بدون تو
پنجشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۸۶، ۱۱:۳۶ ق.ظ
من شاعر قصیدة آهم بدون تو
دنبال سایههای سیاهم بدون تو
هر شب به اسم مستی عشق و قلندری
شبگرد کوچههای گناهم بدون تو
حتی اگر به تارک هفت آسمان روم
آن سوی سرد و تیرة ماهم بدون تو
با این هزار قافله تا هیچ رفتهام
یک رهسپار گم شده راهم بدون تو
حرفم برای اهل زمین گفتنی نبود
یک سینه درد و قصة چاهم بدون تو
این شهر دیگر از شبح خویش خسته است
انگار خسته است خدا هم بدون تو
- ۸۶/۰۲/۰۶
امیدواریم که شاهد اشعار شما باشیم .
در صورت امکان به سایر دوستان نیز از طریق وبلاگتان خبر دهید .