قاسم صرافان

شعرها و ترانه های قاسم صرافان

قاسم صرافان

شعرها و ترانه های قاسم صرافان

قاسم صرافان

در این وبلاگ، شعرها، ترانه ها، مطالب، شعرخوانی ها، تصاویر، کلیپها، برنامه ها و خبرهای مربوط به من با موضوع شعر آیینی، شعر عاشقانه و ترانه قابل مشاهده است.
قاسم صرافان

آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

نامـه

دوشنبه, ۵ آذر ۱۳۸۶، ۰۹:۵۸ ق.ظ
سه روز خلوت در ماهی عجیب و در فضای پر نقش مسجد امام آنقدر الهام بخش بود که این شعر را علی رغم ضعفهای ادبی همیشگی، سرشار از احساسی عمیق و نمناک کرده باشد. تقدیم به آن سفر کرده و صد قافله دل‌های منتظرش.

 


به تو ای دوست سلام
حال و احوال که حتما خوب است
حال ما هم بد ... نیست
و ملالی نیست جز دوری تو
که به امید خدا آنهم زود
از دل خسته‌ی ما خواهد رفت


عاطفه دست تو را می‌بوسد
روشنک چشم تو را می‌گرید
اطلسی بوی تو را می‌میرد
شاپرک پرزده تا پیرهنت
کوچه‌ها نم زده‌ی آمدنت


تو که رفتی، رگ الهام برید
رنگ پروانه پرید
و امید
بعد از آن دیگر پیراهن روشن نخرید
تو که رفتی دل مهتاب گرفت
از سرِ شاخه‌ی عرفان افتاد،
بچه‌ی حاج کمال
عمه خورشید دلش ابری شد،
خاله ناهید صدایش غمگین
آبجی راحله پادرد گرفت
و پری پر زد و رفت


شیخ قدرت یک روز
روی سرچشمه‌ی ادراک بشر دست انداخت
سهم درویش‌علی را هم خورد
سیل آمد پل معنا را برد
و اهالی همه با تخته‌ی حس
غوطه‌ور ماندند بر شانه‌ی موج

 

اهل کاشانه دعاگوی تواَند
و به من می‌گویند
بنویسم که برو
لحظه‌ای، ای پسر تشنگی ثانیه‌ها !
جلوی صفحه‌ی آیینه بایست
لب تصویرت را از طرف جمع ببوس
و ببین خال کنار لب تو
مرکز ثقل زمین دل ماست
گونه‌هایت انگار
رنگ آرامش گندم‌زار است
و در اعماق نگاهت اشکی است
که از اندوه بهار
از غم چلچله‌ها سرشار است


و ببین در ضربان‌های رگ گردن تو
می‌زند نبض دعای شب ما
می‌تپد قلب عطشناک کویر
می‌دود اسبِ سواران سحر
و همین فاصله‌ی بین دو پلکی که زدی
به خدا در نظر تشنه‌ی باغ
مثل یک عمرِ پر اندوه ‌....... گذشت


بنِگر از دل بی‌تاب‌ترین پنجره‌ها
دشت‌ها منتظرند
رودها منتظرند
مردم ساده‌ی آبادی ما منتظرند
خانه‌ها تاریکند
کوچه‌ها تاریکند
راه‌های همه‌ی ناحیه‌ها تاریکند


روی پاکت خالی است
باز سرگردانم
باز آهسته نشانی تو را
از پدر ‌پرسیدم
و از استاد سخن‌های کهن
از هنرمند گل و قالی و رنگ
از سراینده‌ی صلح
از نویسنده‌ی جنگ
از سخنگویان حزب هوار
از تمام عرفای ته غار


... تا که رفتم سر کوه
مرد چوپانی دیدم و نپرسیده سوال
به دلم کرد نگاه
اشک از گوشه معصوم نگاهش سر رفت
نیِ خود را برداشت
و نشانیِ تو را در همه‌ی دشت نواخت


من هم از نامه‌ی خود
قایقی می‌سازم
می‌گذارم لب آب
و یقین دارم رود
و تمام جرَیانهای زلال
به سرازیری دریای دلت می‌ریزند


ای صدایت پر موسیقی عشق !
تو سلام همه را
به افقهای بلند
به سواران رها
به همه راهبه‌ها، صومعه‌ها
به چمنزار قشنگ ده بالا برسان
تو سلام همه را
           به مسیحا برسان


 

  • قاسم صرافان

نظرات  (۷۰)

به تو ای دوست سلام
حال و احوال که حتما خوب است
ای صدایت پر موسیقی عشق !
چشمه ی پاک و زلال احساس!
در تو جاری و روان
تا ابد زمزمه ات گوش نواز من وما
....
سلام ؛

دومی هستم ‘ باز هم خدا را شکر

با یک غزل کازرونی به روزم

پیروز باشید و ماندگار
  • مرتضی شبانی
  • از خواندن سروده های زیبیتان لذت بردم .در رابطه با برخی مفاهیم آن بهتر است حضوری صحبت کنیم
    یاد قیصر به خیر
    با سلام و آرزوی طول عمر
    که زمانه این زمان نمی دهد
  • پرستوی مهاجر
  • ممنون خبرم کردی
    سیو کردم می خونم
  • دشمن زیاری(شراره های آفتاب)
  • سلام
    زیبا، پر معنا و من که لذت بردم و احساس غریب دارم.
    ممنونم که خبر کردید
    یا حق
  • مانا پیروز
  • هر چند قابل تحملی اما حالم ازت بهم می‌خوره

    از اینهمه ایستایی خسته نمیشی!
    صراف ِ قاسم! حکم لازم! بزن به چاک!
  • دکتر داود بیات
  • با سلام
    ضمن تشکر از شما و محبت های بی دریغ تون
    شعر زیباتونو خوندم و استفاده کردم
    با یه مثنویغزل به روزم همچنینآقای صارمی
    http://beheshtenazm.blogfa.com/هم با ترانه سرایی و فرخوان ترانه و ایجاد بانک ترانه ...به روزه
    منتظر شما و نظرات ارزشمندتون هستیم
    در صورت به روز شدن مطلع بفرمایید
    با تشکر
    مسافر خوبم!
    سبد سبد شکوفه‌‌های بهارنارنج به همراه وادی وادی گل بابونه نثار دستان پرسخاوتت... امیدوارم نه فقط مسافر که همسفر باشی!
    اللهم عجل لولیک الفرج
    شعر زیبائی بود
    هم وزن شعر "خانه دوست کجاست"!..
    خوشحال میشم سری بزنید و نظر گرمتون رو بدید...
    سلام
    کوتاه بگم خیلی سهرابیه
    ممنون
  • مریم علوی
  • سلام ممنونم از خبر
    خواندم
    خوب بود
    کمی یاد سهراب افتادم...
    احساستان پایدار
    مر شیخ را درود و بدرود
  • محسن رضوی
  • درود ! در نوع خودش کار روانی بود . یک جا به نظرم اشتباه تایپی داشت ...و ملالی نیست _به_ جز دوری تو
  • محسن رضوی
  • درود ! در نوع خودش گار روانی بود . یک جا به نظرم اشتباه تایپی داشت ...و ملالی نیست _به_ جز دوری تو
  • پرستوی مهاجر
  • واقعاً زیبا بود من که لذت بردم مخصوصاً از تشبیه‌هایی که به کار برده بودید خیلی زیبا بود.
    امیدوارم بازهم منو برای خوندن شعرهاتون دعوت کنید.
    ممنون و صد سپاس
    سلام
    ممنون خبر دادید
    به تمام معنا لذت بردم
    بار معنوی حس قوی و روانی ان انقدر زیاد بود که دوست داشتم همچنان ادامه داشت و همچنان می خواندم .کار متفاوت خوبی بود
    موفق باشید
  • مهدی تقی نژاد
  • سلام قاسم جان
    باید یه سر بروی کازرون و با حال و هوای کازرون هم شعر بگویی. در تنگ تیکو.
    ولی کار خوبی بود.
  • حمید سهرابی
  • از من شروع می شد و از لامپ های زرد
    به روزم با:
    خاطرات روسپیان سودا زده ی من
    گزارشی کوتاه از جشنواره مهر
    و شعر تازه
    به روزم و منتظر حضورت
  • حمیده محمدرضاپور
  • اصلأ مهم نیست که مادربه ماهی ها چطور نگاه می کند
    یا پدربه مادر و برادر به نیمکتهای پارک
    مهم اینست که دوباره به روز شدم
    ومنتظرم
    بااحترام
    سلام

    از همه کاراتون بیشتر دوسش دارم.

    فعلا
    سلام قاسم جان،
    بسیار لذت بردم.
    ممنون از ای-میل.
    همیشه موفق و پیروز باشی.
  • حامد فرج پور> مجیر<
  • انسان غیر از این جسم است!
    نکته ۲




    اگر از شما بپرسند : وقتی جلوی آینه قرار می گیرید چه در آن مشاهده می نمایید چه می گویید؟!

    مسلما بدون تعمق
  • بهروز رها
  • قشنگه کارت قاسم جان
    منم منتظرتونم
    سلام جناب صرافان
    با "10 آذر" بروزم...
    از آن سبب که دلم را به آتش اندر فکنی ... خلقی را به سایه میفکن
    چهر ه مپوشان ...
    جانم به لب ، به آهم آویخته ...
    نگاهم مکن ...
    چهره بپوشان...
    شعرهایت چو جویباری که در آنسوی دشت شعر روان گشته ، دستهای تشنه ای را
    به لمس خوش آب آشنا می سازد .
    مهربان قلمت مانا و
    در پناه او
    سلام ؛

    باشرح و توضیح غزل (180 ) و مطلبی در باره ی « زهد » میزبان شماییم

    به مهمانی « حافظ خوانی » خوش آمدید ؛

    مانا باشید تندرست
    سلام!

    به روزم...... خواستین بخونین!
  • میر جعفری
  • سلام و درود


    خواندم و بهره بردم


    باز هم..........
  • نی - آتش بار
  • سلام
    شما خوبی ؟
    شعرهاتون زیبا و قابل تحسین بود
    منتظر دوست جدیدم میمونم .
    بای
    به همین گونه شعر می نویسم
    مدادم را در دستم می گیرم
    و می نویسم قفس.

    در پناه او
  • بابک فرشته حکمت
  • سلام
    با بزرگداشت شاملو به روزم و منتظر
    ....
    سلام جناب صرافان
    با غزلی به روزم. از حضورتون بهره مند میشم...
  • پرستوی مهاجر
  • دیشب شب رؤیای تو بود و تو نبودی
    با من یله یلدای تو بود و تو نبود
    ...
    ....
    آپدیت کردم سر بزنید خوشحال می‌شم
    « انگار؛
    دست های بی نمکم
    پاروی قایق شکسته ای شده باشد - تا صبح -
    در دست های باد »

    سلام ؛

    با یک سپید و یک غزل فولکلور به روزم

    هم سر بزنید هم نظر بدهید

    مانا باشید و پیروز
    سلام...

    دعوت تان می کنم نه به صرف شعر بلکه به بازی در آخرین سکانس...



    اگه ممکنه به کامنت های خصوصیتون یه سر بزنید
  • میم . ب . مهاجر
  • من هم چیزی احساس کردم. عمیق و نمناک
    گفتم غم تو دارم! گفتا چقدر داری؟
    گفتم حدود صد تا ...گفتا که کم میاری
    گفتم ز مهربانان رسم وفا بیاموز
    گفتا به فکرش هستم احمق اگر بذاری
    درود ؛

    با شرح و توضیح دو غزل از حافظ پذیرای ذوق سلیم و احساس سبز شماییم.

    پیروز باشید و شاد
  • زهرا نوروزی
  • این چه جور تبادل لینکی بود جناب شاعر؟
    از ما خواستی و گفتی که لینکمون کردی...
    چرا پیداش نمی کنم پس؟
    سلام
    باعث خرسندی و افتخار بنده است...
    من نیز با شما در لیست دوستانم پیوند برقرار نمودم...
  • سمانه دارائی
  • "تو سلان همه را
    به مسیحا برسان" ...!!!
    چه زیبا....

    سلام...
    خوب بود ...
    ساده ،صمیمی ،موزون...
    به من هم سر بزن...
    یا حق.
    سلام

    با معرفی تازه های ادبی اومدم

    زیبابود و با احساس

    مثل کارای سهراب رنگ داشت

    منم به روزم ومنتظر
    به کامنت های خصوصیتون یه نظر بندازید
  • فلورا تاجیکی
  • سلام

    اومدم بگم ممنون

    منم لینکتون می کنم

    دوباره شعر قشنگتونو خوندم
  • محمد مبلغ الاسلام
  • قاسم عزیز سلام
    ممنون از دعوتت
    شعر خوبی بود
    گاهی شعریت اثر تحت تاثیر حس هایی قرار میگیرد که حتی اگر کار سرشار از ایراد باشد باز هم به دل مخاطب می نشیند
    کار تو از این دسته کارها بود
    البته با ایراد هایی جزئی
    تا بعد ..
    دستت همچنان پرتوان و ذهنت روشن و چابک وار باد.
    شاد و پیروز زی.
    جامه ای از احساس بر تن داشتم به ظرافت لبخند تو که جان میبخشید
    بر لبانم و اشکهایت که جان میستاندند تو امتداد صمیمانه ترین آرزوهای
    من بودی تا اوج رسیدن و پرواز بر بیکرانه ی وصل ومن درین کران بیکران
    خواب پروانه شدن میدیدم در بستر نرم ابرهای اشک آلود دل من آرام آرام
    میگریست صبورانه لبخند میزدو تنها به تو می اندیشیدم به سبزترین طرح
    زندگی ام در برهوت بودن

    آذر .م آفتاب
  • دشمن زیاری(شراره های آفتاب)
  • سلام عزیز
    گسترده پر و بال
    بر این شهر سیه زاغ
    بروزم
    یا حق
    سلام.ملالی نیست جز دوری از نظر تان.
    آنکه می گفت چشم ها را باید شست...چشمهایش را بست!!
    سلام...

    منتظرم
    دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
    و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
    بی خود از شعشعه‌ی پرتو ذاتم کردند
    باده از جام تجلی صفاتم دادند

    سلام ؛

    با شرح و توضیح غزل 183 حافظ به روز شدیم

    منتظ تشریف فرمایی شمائیم

    پیروز باشید و ماندگار
  • اسماعیل قنواتی
  • درود به شما دوست عزیز
    خواندم و لذت بردم
    منتظر خواندنی های بعدی شما هستم
    بدرود.
    سلام جناب صرافان
    به روزم با "سه راهی"
    سلام...
    .
    .
    "نی نی" اگر حزف شود اصل پیام کارم الکن می ماند عزیز...نی نی همان کودک ...نی نی همان مردمک... و این نی نی ست که فریب نگاه قلابی را ...وای من دارم چی کار میکنم؟!! توضیح شعر؟
    ببخشید حذف...
    ناگاه از آسمان تهی از ابر. برق آمد و صدای زنی برخاست
    -این هدیه فرشته ی غمگینی است از سرزمین خاطره های شاد
    "محمد سعید میرزایی"

    سلام.
    وبلاگ زمزمه های تنهایی با "آخرین غزل" به روز شده. خوشحال می شم سر بزنید و خطی به یادگار بنویسید.
  • دکتر داود بیات
  • با سلام
    و تشکر و سپاس از حضور مهربانانه ی شما
    از شعرپر محتواو زیباتون لذت بردم حضور صمیمی و زلال اندیشه و حس تون به خوبی روشنه اما جسارتا باید فاصله تونو از سهراب بیشتر کنین هرچند بکر بودن کارتون قابل تقدیره اما مستقل تر باشین زیباتره
    به روز شدین مطلع بفرمایین
    با تشکر
    خصوصی
  • رویا ابراهیمی
  • سلام خیلی زلال و بی غل وغش بود یاحق
    راستی منتظرم
    سلام...

    همیشه منتظرم
    باسلام
    کار زیبایی بود و اندکی بلند
    پیروز باشی
    سطر گریه با شعری کوتاه به روز است
  • بها الدین (بهادر ریاضی)
  • با تو سرشار شدم از ماضی
    یادم آمدبه تو و آن بازی
    رد شدی از دو حریف قلدر
    غنچه بودی و شکفتی چون گل
    و هنوزم تو گلی چون سنبل
    ودرون دل ما جا داری
    هر کجا خانه و ما’وا داری
    به تو ای دوست سلام
    به اندازه ی یک مسابقه ی هند بال خوشحال شدم وشعر هایت از آسمان زیبا تر است
    سلام

    با یک شکم دل پر بروزم و منتظر " شما " :




    و مرا خرگوش سفیدی کرد ، در کلاه شعبده غیبم زد

    بعد از آن دیدم که مرا یک دست در اتاق خواب شما انداخت .



    منتظرم هر چند با حرف و حدیث

    نادعلی
    سلام .... عالی بود .... شب یلداتون مبارک
    امشب یلدا با سفیدی چشمانش برای زیر پایمان فرش می بافد
    آدرس زیر پیامم اشتباهه ها ...
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">