قاسم صرافان

شعرها و ترانه های قاسم صرافان

قاسم صرافان

شعرها و ترانه های قاسم صرافان

قاسم صرافان

در این وبلاگ، شعرها، ترانه ها، مطالب، شعرخوانی ها، تصاویر، کلیپها، برنامه ها و خبرهای مربوط به من با موضوع شعر آیینی، شعر عاشقانه و ترانه قابل مشاهده است.
قاسم صرافان

آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

شعری عاشقانه، نثری شاعرانه

چهارشنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۸۷، ۰۵:۲۹ ب.ظ
یک دریا مهربانی  - شعری برای قشنگترین پیامبر -


در کوه انعکاس خودت را شنیده‌ای
تا دشت‌ها هوای دلت را دویده‌ای

در آن شب سیاه نگفتی که از کدام
وادی سبد سبد گلِ مهتاب چیده‌ای؟

«تبـت یـدا...» ابی‌لهبان شــــعله می‌کشـــند
تا پرده‌ی نمایش شب را دریده‌ای

رویت سپیده‌ایست که شب‌های مکه را ...
خالت پرنده‌ایست رها در سپیده‌ای

اول خدا دو چشم تو را آفرید و بعد
با چشمکی ستاره و ماه آفریده‌ای

باران گیسوان تو بر شانه‌ات که ریخت
هر حلقه یک غزل شد و هر مو قصیده‌ای

راهب نگاه کرد و آرام یک ترنج
افتاد از شگفتی دست بریده‌ای

دیگر چرا به عطر تو ایمان نیاوریم
ای لهجه‌ات صراحت سیب رسیده‌ای!

بالاتر از بلندی پرهای جبرئیل
تا خلوت خدا، تک و تنها پریده‌ای

دریای رحمتی و از امواج غصه‌ها
سهم تمام اهل زمین را خریده‌ای

حتی کنار این غزلت هم نشسته‌ای
خط روی واژه‌های خطایم کشیده‌ای

گفتند از قشنگیت اما خودت بگو
از ‌آن محمدی (ص) که در آیینه دیده‌ای



---------------------------------------------------

این نوشته غیر از عشق آن یار غایب از نظر، از شوق شما دوستان شاعر و اندیشمندی که هر کدام اهل یکی از این شهرهای نامبرده و نام نبرده اید ، لبریز است. از دل گفته ام کاش در این ماه زلال بر دلش و بر دلتان بنشیند.


سفرنامه‌ی اشک


خودت بگو از کجا شروع کنم.
از جنوب که نخلستان‌هایش مثل دلم داغند یا از شمال که شالی‌هایش مثل شال تو سبز. از شرق که صبح را در خاک‌های تشنه‌اش انتظار می‌کشد و یا از غرب که هنوز  غروب را در سرسختی کوه‌هایش باور نکرده است.
بگذار از سمت خودم سفر کنم. هر چند فرقی نمی‌کند. همه‌ی دشت‌ها مثل «تنگستان» برایت دلتنگی می‌کنند. «بندرعباس» گفته فامیلیش را عوض کنند. همه‌ی آرزویش اینست که بندر تو باشد. «زاهدان» از وقتی قصه‌ی زیبایی‌ات را از عارفان شنید، لب مرزهای عاشقی نشسته و نی می‌زند.
«اهواز» دنبال پسری دیگر از «مهزیار» می‌گردد که حاجی عرفاتت شود و شاعر مَشعرت. بی تو «خرمشهر» ... چه خرمی؟ «آبادان» ... کدام آبادی؟ «خرم آباد» ... چه خرمی، ... کدام آبادی؟ 
فرهادهای «کرمانشاه» این‌ روزها بر سینه‌ی بیستون، شیرینیِ عشق خسرویی را تیشه می‌زنند که در راه است. چقدر هوای نسیم تو را کرده‌اند، بادگیرهای «یزد» و منتظر است «کرمان» که بیایی و دلش را فرش کند زیر قدم‌هایت.
«شیراز» هنوز «داد از غم تنهایی ...» می‌کشد و در حسرت خالت «سمرقند و بخارا» روی دستش مانده. آنقدر اشک ریخته‌اند نرگس‌زارهای «کازرون» که «دریاچه‌ی پریشان »  (1) دلش شور می‌زند و نی‌ها از گوشه‌ی دلتنگیش سر می‌روند.
عمری است بی تو از خجالتِ اسمش این «زنده‌رود» سر به مرداب می‌گذارد. چقدر میانشان دوید و فرجی نشد؛ برای «اصفهان» شاید «چهل‌ستون» کم بود. اهل «کاشان» هم که روزگارشان بد نبود، بی‌ تو نه روزگار خوشی دارند و نه سر سوزن ذوقی. بگو این «لاله‌های واژگون» کی سرشان را بالا بگیرند و بی هیچ شرمی عشق را در دامن «دنا» فریاد کنند؟
به خاطر نگاه تو «جمکران» آنقدر به خودش رسیده، که «قم» از ترس چشم زخم، حق دارد یک «دریاچه‌ نمک» با خودش بردارد. «تهران» هوای تازه‌ات را انگار از یاد برده است. اینجا دیگر آسمانِ اول هم به زور پیداست. از سرِ ظهر، عابرانِ «ولی عصر» تنها منتظر شبند که پایان بدهد به یک روز خسته‌ی دیگر.
«تبریز» در تب دیدنت می‌سوزد و سرما را این روزها با استخوان‌هایش نه،.. با قلبش حس می‌کند. «رشت» پر است از «میرزاهای کوچک» که در سکوت جنگل می‌گریند و «نهضتِ» اشکشان سرایت می‌کند به چشمه‌های «ساری».
«مشهد» شاهد است که چند بار آمدی و نماندی. وقتی به حرم می‌رسی، آسمانِ صحن‌ها را دو خورشید روشن می‌کند. کبوترها می‌نشینند به تماشا، تا بال‌هایشان نسوزد. وقتی می‌روی بال کبوترها نسوخته، اما دل پروانه‌ها، چرا.
با اینکه رفته‌ای چقدر هستی! درست میان این دانه‌ها که می‌بارند و کنار این سنگ‌ها که روی سنگ بند می‌شوند و روی تبسم‌هایی که گاهی رنگی به لب‌ها می‌دهند. جای خالیت پر از عطش است و دوریت پر از دوستی.
اما اگر خواستی برگردی، پیراهن اضافی بردار. این دور و بر، هنوز «برادران غیور »ت  (2)  پرسه می‌زنند.


-----------------------------
1-   تنها دریاچه‌ی آب شیرین ایران نزدیکی کازرون و در کنار نرگس‌زارهای این شهر.
2-   «پیراهنی که آید ازو بوی یوسفم       ترسم برادران غیورش قبا کنند»  - حافظ


  • قاسم صرافان

نظرات  (۷۸)

سلام
مثل همیشه عالی و جذاب

با دو تا شعر آپم
منتظر قدوم سبزتان هستم
سلام
چطوری مهندس؟
طاعات و عبادات قبول
بالاتر از بلندی پر های جبرییل
تا خلوت خدا تک و تنها پریده ایی
آفرین آفرین و آفرین
تنها پریده ایی
مثل خودت تنها به همه جا رسیده ایی و بی شک برای من و دیگر همشهریان کازرونی ات افتخار هستی
نثر را بعداَ می خوانم
فعلاَ بای
یا حق
با سلام خدمت جناب صرافان شاعر خوش ذوق و همشهری عزیز:
اشعار بسیار زیباو تاثیر گذاری سروده اید که نشان از توانمندی شما در زمینه ی شعرو نثر دارد .
با شورشیرین گونه ی اشعارتان ذوقی وصف ناپذیر در روح و جان دمیده می شود و انسان را به وادی شوق و وصال محبوب می کشاند.
موفق و پایدار باشید.
با اجازه و افتخار وبلاگ شما را لینک می کنم .
سلام عزیز
بسیار زیبا و با مفهوم سروده اید. من که همواره از سروده های شما لذت می برم.
ماه ستم ستیزان بر شما شاد باد
زنده باشید
درود ! طبق معمول شعرت روان و یکدست و زیبا بود من اما فکر می کنم روی این مصراع بشود بیشتر وقت گذاشت:خالت پرنده‌ایست رها در سپیده‌ای
  • محمد مبلغ الاسلام
  • قاسم عزیز سلام
    کار زیبایت را در وصف پیامبر خواندم
    بیت های خوبی داشت
    موفق باشی عزیز
    سلام دوست شاعرم
    چه زیبا سروده ای حدیث هجر
    آری به آن قلم راستت هزار آفرین
    جالب بود و قوی
    باواژه هایی به جا و ملموس
    شاعر باشی ومنتظر
    سلام ؛

    طاعات و عبادات مقبول درگاه حقّ ؛

    عالی بود ، هم غزل و هم متن ، نثرتان دست کمی از شعر نداشت ، واقعاً لذت

    بـردم



    مــانــا بـاشــیــد و رســـتــــــــــــــــــــــــــگار .
    بالاتر از بلندی پرهای جبرئیل
    تا خلوت خدا، تک و تنها پریده‌ای

    دریای رحمتی و از امواج غصه‌ها
    سهم تمام اهل زمین را خریده‌ای

    حتی کنار این غزلت هم نشسته‌ای
    خط روی واژه‌های خطایم کشیده‌ای

    گفتند از قشنگیت اما خودت بگو
    از ‌آن محمدی (ص) که در آیینه دیده‌ای


    درووووووووووووووووود إ

    ذهـنـتـان سرشــــــــــار و قـلــمـتــان نـویـســــــــــــــــا

    واقعاً عالی است ، هم شعر و هم نـثـری که تا شعر شدن فاصله‌ای نداشت


    مــانــا بـاشـیــــــد و رســتــــــگار .
    قلمتون سبز
    خیلی زیبا بود


    با سپیدی به روزم در قالبی سیاه

    منتظر نظرات ارزشمندتون هستم
  • وحید پورداد
  • سلام بزرگوار .
    اول عذر خواهی بابت تاخیر چند ماهه ام ( در خدمت مقدس سربازی به سر می بردم) . دوم شعر های زیبات شاعرم کرد ممنونم خیلی خوب بود . سوم با یه غزل تازه به روزم خوشحال میشم سر بزنی . موفق باشی . یا علی .
    سلام
    بازهم آمدم و سرزدم و لذت بردم
    موفقیت شما را خواهانم!
    سبز باشید!
    هرجا سخن ازعشق شد سکوت سزاوار شد
    سلام
    چه نثر زیبایی!
  • محمد جواد آسمان
  • درود بر آقای صرافان عزیز
    شعر صمیمی و دوست داشتنی یی بود.همیشه شاد و شاعر و عاشق باشین...


    اجرت با حضرتش
  • دکتر داود بیات
  • با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما
    مجددا خوندم واز کار زیبا تون لذت بردم دست مریزاد
    با شعری از خودم
    و معرفی مجموعه شعر : پونه زرد کویر
    سروده سرکار خانم شوکت بانو اردبیلی
    به روزم
    به روز شدین لطفا مطلع بفرمایید
    با سپاس
    وبلاگ سکسکه های یک مست بروز شد


    مگر دل تو گرفته ؟بغض ته صدای تو می گیرد؟

    که چشم های تو سگ دارد که چشم های تو می گیرد


    * * *

    از خالکوبی دو ستاره به بازویم

    می خواستی که لخت شوم آتش آورم



    این بار هم به زیر درختان دوست ها

    آتش زدند بی تو مرا سرخ پوست ها


    و با چند لینک و یک خبر....مرسی



    نادعلی
    ای ول
  • نظارتی(مسیح)
  • با سلام
    به روزم با یه سپید طولانی
    منتظر نقدهای خوب شما
    سلام نا تمام را اگر جواب میکنی
    صدای انتظار را دو باره خواب میکنی
    ....
  • رویا ابراهیمی
  • سلام شاعرا نغز شما همیشه خواندیست .
    واین توصیف دیوانه کننده ی ایرانی برایم بینهایت زیبا ودرعین حال درآآور بود .
    سلامبر مهندس صرافان عزیز
    قبول باشه
    و آفرین آفرین آفرین
    من عاشق اینگونه نثر ها هستم
    و شما به زیبایی تمام نوشته بودی
    قاسم جان روز 21 شهریور اکثر وبلاگ نویسان همشهری منزل من افطاری دعوت هستند شما هم لطفاَتشریف بیاورید
    خوشحال میشوم
    درود ! من دوبار دوبار میام....
  • محموددهقانی
  • سلام زیبا بود و دلنشین

    ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما از درگاه حق


    با یک غزل پس مدتها بروزم و منتظر نقد و نظر شما یا حق
  • مهدی تقی نژاد
  • سلام قاسم جان
    کارهای زیبایی بودند. هم شعر و هم نثر.
    طاعات و عباداتتان هم قبول باشه.
    سبز و خرم باشید.
  • مرتضی پارسا
  • سلام
    قشنگ بود...
    حرکت رو به جلودر کارات کاملا ً مشهوده ... تو باید یکی از بهترین شاعرای اصفهان شی ... چون تو تواضع روهم داری که از اصول اولیه ی هنرمندیه.
    من شاهین شهرم ...تا چند روز دیگه ... ممکنه زلال زمزمه ها رو بیام . دوشنبه شب ... نمایشگاهخ بین المللی
  • تورج بخشایشی
  • دستت را به من بده می خواهم دور انگشتت حلقه شوم ...
    بروزم با دوشعر و کمی حرف
    آمدنت را به انتظار نشسته ام
    تورج بخشایشی
    سلام
    با مربع ترکیبی به روزم
    درود بر شما
    هرگاه از کوچه باغتان می گذرم عطر مست کننده کلامتان روح و جانم را نوازش می کند.
    پاینده باشید.
    سلام
    شعر عاشقانه ی زیبایی بود
    و نثر
    اول از همه دنبال نام شهر خودم گشتم و خواندم و لذت بردم و بعد
    ایران را گشتم
    به شیراز آی و فیض روح قدسی
    بجوی از مردم صاحب کمالش
    به روزم و منتظر نظر شما
    سلام . متشکرم . روشن بود . بدرود.
  • رویا ابراهیمی
  • سلام با غزلی تاناتوس مالی شده به روزم . ممنون که میایید
    سلام
    غزلگاه به روز است
    دوباره بی تو به کابوس مبتلا شده است
  • امید فرهادپور
  • "بزرگترین گناهی که کرده ام " پلاک سوخته بروز شد . منتظر می مانم . یا علی "
  • باران شهاب سنگ
  • سلام
    " من زودتر آپ می شوم یا پاییز!؟! "
    همراه با یه شعر فمنیسمی(!) بروزم .


    با تبادل لینک چطورین؟
    لینک هستین.
    سلام
    لی لی به روز شد
    اول خدا دوچشم تو را آفرید و بعد ...
    -
    -
    سلام
    خیلی زیبا بود
    لذت بردم
    درباره نثر نظر نمیدم چون نخوندمش
    آخه الان دارم اطلاع رسانی میکنم
    برمیگردم ایشالا میخونم
    -
    -
    و من
    هنوز طوبی هستم
    اما ناخواسته
    وبلاگمو عوض کردم
    خوشحال میشم به این کلبه خرابه ی تازه یه سری بزنین .
  • آشنا دبیر سایت دانش‌آموزی ناحیه یک کرج
  • سلامی به لطافت بهار، به گرمی تابستان و به زیبایی و جلوه‌گری پاییز.
    پاییز فصل برگریزان نیست
    فصل جلوه‌نمایی دست‌های حنابسته طبیعت است
    پاییز فصل تندباد و گردباد نیست
    موسم وزش نسیم دل‌انگیزی است
    که طراوت باران را بشارت می‌دهد
    پاییز با مهر می‌آغازد
    فصل دوستی‌های دوباره و مهرورزی‌های تازه
    دوست خوبم.
    ما هم قدومش را متبرک ساختیم.
    باران گیسوان تو بر شانه‌ات که ریخت
    هر حلقه یک غزل شد و هر مو قصیده‌ای

    بسیار زیبا
    من شما رو پیوند کردم
    اپم سر بزنید
  • روح الله احمدی
  • سلام نازنینا...
    شعرهایتان مجذوبم کرد...
    سرزمین کوچکم منتظر حضور شما بزرگوار است...
    یا علی
  • حسین حاجی هاشمی
  • سلام لذت بردم
    به روزم ومنتظر
    می دانم رهایم نمی کنی...آینه ام! بیفتم از دستت..هزار تکه می شوی...دستم را بگیر!!
  • محمد برزگر
  • سلام
    به روزم با یک غزل برای کوفیان
    ضمنا از لطف شما به کنگره آیینه نبی هم ممنونم
    موفق باشید
  • شکوفایی(مینا)
  • سلام آقا / سایه تون سنگین شده. به امید لحظه های آفتابی حضورتون!
    راستی یادش به خیر اراک ... و آوازهای شهر مادری ام.
    سلام
    به دل من که نشست!
    .
    .
    در آن شب سیاه نگفتی که از کدام
    وادی سبد سبد گلِ مهتاب چیده‌ای

    موفق باشی
  • محمد برزگر
  • سلام
    به روزم
    بعد از مدت ها
    با یک غزل
    نقدی داشته باشید در خدمتم
    یا حق
  • سیاح پور (معلم)
  • سلام :
    با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما .
    عید فطر بر شما مبارک باد .
    موفق باشید.
  • سید عباس شرفی
  • سلام بابای صدرا....
    تنها چیزی که ته جیب ذهنم پیدا کردم که به درد تو بخوره یه حبه تحسین صادقانه است:
    به به!

    عیدت هم مبارک.
  • انجمن مجازی
  • با سلام .
    بیست و نهمین جلسه ی انجمن مجازی تشکیل می شود.
    موضوع: نقد اشعار کیوان براهنگ.
    از حضور شما فرهیخته ی گرامی در جمع مان خرسند خواهیم شد.
  • سید محمدرضا هاشمی زا ده
  • سلام گرانمایه همدل صمیمی جناب صرافان
    شعرت که یکبار گویا زیارت کرده ام ونقد....
    باطراوت وتعابیری لبریز از عطر عرفان ومعنویت
    راستی چه نسبتی در سفر نامه ات با تنگستان استان بوشهر داری
    گفتم وقتی حرف ار دلتنگی هاست..کنارش دشتس سرزمین شعر وفایز..وشروه هم..
    ........................
    حضور سبزشما را به عشق..منتظرم
    بیا به خوانش این شعرهای تازه ترم
    ................
    با شعرهای تازه پاییزی..و به طراوت وعطر محبتتان
    در انتظار حضورسبز ودلنشینتان نشسته ام
  • رضا شیبانی
  • سلام...زیبا بود..دست مریزاد
  • رضا شیبانی
  • اگه وقت داشتین سری هم به وبلاگ من بزنید
  • زنی که دوست می دارم
  • از روز های مردی عاشق
  • خسرو دهاقین
  • سلام مهندس. کوشی کم پیدایی؟
  • آشنا دبیر سایت سازمان دانش‌آموزی ناحیه ی
  • مثل شاخه‌ای بر درخت، به قول سهراب:
    عطش تند رسیدن دارم،
    او که خواب‌هایم را معطر کرده، ..
    ابرهای تیره‌ی شک را از آسمانم رانده،
    او که بوی نان مقدسش
    گرسنگی هزار ساله‌ام را بیدار کرده..
    ،،،،،،،
    کی پلک من از منظره می‌افتد؟
    (وقتی که تو می‌آیی می‌پرسم)
    وتو
    چسبیده به پلک من
    می‌مانی ...
    درست پشت پلک‌هایم!
  • سید عباس شرفی
  • دیگر وقتی جمکران می رم طاقت نمی برم...
    آقا گوش میکنید؟
    ...
    دیگر برایتان طاقت نمی آورم....
  • مسعود عطائی
  • سلام جناب صرافان
    بازمان گرداندند یا باز گرداندندمان! مساله کدام است؟؟؟!!!
    بعد از نیم سال به روزم با:
    یک غزل..اندکی اراجیف و مقداری هم دوبیتی و طرح...
    منتظرتان می مانم..
  • محمد سیار
  • داده ام قرمز بکشند
    تا درست برسی سر قرار
    راه بیافت.
    (بع روز و منتظر خوانش شما)
  • رضا طبیب زاده
  • سلام
    به روزم با:

    - احتیاط! به جشنواره نزدیک می شوید...
    - شاید شعر...

    منتظر حضور و نظر شما هستم.
    پیروز باشید.
  • مسافر شهر رویا
  • من به روزم با یه سوپر آپ !!!! خودت وقتی اومدی متوجه میشی . این بار دیگه ننوشتم . این بار خودنم !!!!
    سلام.

    دست شما درد نکنه.

    زیبا بودند.

    توی بخش دوم "بندر عباس" و "کرمان" دلم رو لرزوندند.

    خدا قوت
    یا علی!!
  • زیوری ویژه
  • شعری به وسعت همه رویای شاعران

    سلام حضرت دوست

    خیلی هم که پرشور
    ردود
    با سلام و عرض ارادت
    مجدداشعر زیباتونوخوندم دست مریزاد
    با شعری از خودم
    و معرفی کتاب : نگاهی به اسامی کهن
    تالیف دکتر فیروز سیمین فر
    به روزم
    به روز شدین لطفا مطلع بفرمایید
    با سپاس
    دکتر داود بیات
    سلام
    آمینا به روز است
    با حرفهایی از سیده زهرا بصارتی
    وچند شعر قدیمی وجدید از ایشان در چند پست !
    ومنتظر نقد و نظر شما فرهیخته گرامی
    آمدنتان را سپاس
  • پرستوی مهاجر
  • پرستوی مهاجر باز آپ کرده
    خوشحال می شم به کلبه ام پا بزارید
    به امید دیدار
  • پرستوی مهاجر
  • پرستوی مهاجر باز آپ کرده
    خوشحال می شم به کلبه ام پا بزارید
    به امید دیدار
    با سلام
    من آپم
    منتظر یه نیم نگاه
  • شیرین و فرهاد
  • به نام حضرت دوست ...
    سلام ...
    من دوباره اومدم...
    زیبا بود خیلی...
    من آپم اگه تونستی به من سری بزن ...
    کوچیک شما ...
    من شما رو توی لینگ گذاشتم شما هم اگه خواستید ما رو ...

    ای عشق ، تو بودی که فریبم دادی
    دل سودا زده ام را به حبیبم دادی
    بوسه از لب یارم به رقیبم دادی
    داروی کشتن من یاد طبیبم دادی

    فکر میکردم چون گرفتاریم به خدا نمیرسیم *** ولی چون به خدا نمیرسیم گرفتاریم

    وبلاگ خوبی دارید امیدوارم که قلمتان همیشه روان باشد.

    به ما هم سر بزنید خوشحال میشیم.
  • شهلا نوری
  • دوستان گرامی: توجه شما را به این برنامه جلب می کنم
    به سایت زیر مراجعه کنید
    www.azadizan.net
    سازمان آزادی زن کجا ایستاده است؟

    نمایندگی جنبش آزادی زن در ایران در سطح جهانی
  • احسان خلیلی
  • سلام دوست من

    من فکر می‌کنم که سخنگوی دولتم!!، تکذیب می‌کنم که عروس ننم شدی
    حتا اگر طلاق بخوای نمی‌دهم، بانوی باغهای گلایول و اطلسی

    یک دست جام باده و یک دست مثنوی یک پای لنگ و قافیه تنگ و زلف یار
    رقصی چنین میدانه میدانم آرزوست جون رقص وحشیانه و مرموز کرکسی

    روی مزار کانت که بر آن نوشته است؛ عقلم کفاف حیرت انسان نمی‌دهد!
    .........................................................................................

    منتظر نقد و نظرتان هستم!
  • اباصلت رضوانی
  • سلام
    پس از چندی دوری و دوستی آمدم واستفاده کردم در ضمن به روزم
    پایدار باشید
    غزل (237)
    نــفــس بـرآمـــد و کــام از تـــو بــر نـمــی آیـد
    فـغـــان ؛ کـه بـخـت مـن از خواب در نمی آیـد
    صــبـا بـه چـشـم مـن انـداخـت خاکی از کویش
    کــــه آبِ زنــدگـــی‌ام در نــظــــر نــمــی آیــد

    ســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام ؛

    با شرح و توضیح غزلهای (235) و (236) حافظ به روزیم

    چشم به راه مهربانی هایـتـان


    مـــانــــا بـاشــیــد و کـامـــروا .
    غزل (237)
    نــفــس بـرآمـــد و کــام از تـــو بــر نـمــی آیـد
    فـغـــان ؛ کـه بـخـت مـن از خواب در نمی آیـد
    صــبـا بـه چـشـم مـن انـداخـت خاکی از کویش
    کــــه آبِ زنــدگـــی‌ام در نــظــــر نــمــی آیــد

    ســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام ؛

    با شرح و توضیح غزلهای (235) و (236) حافظ به روزیم

    چشم به راه مهربانی هایـتـان


    مـــانــــا بـاشــیــد و کـامـــروا .
    سلام دوست عزیزم
    بادوغزل قدمی منتظرحضورسرشارتان هستم
  • بابک فرشته حکمت
  • سلام جناب صرافان عزیز
    مطالب زیبایتان را خواندم و لذت بردم
    به روزم و منتظر...
  • حسین قانونی
  • سلام

    در شب ولادت آن بزرگوار(ص) مجددا خواندم و لذت بردم
    ولی انصافا شنیدنش از زبان خودتان حال دیگری دارد

    بهروز باشید و به روز

    یا حق
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">