قاسم صرافان

شعرها و ترانه های قاسم صرافان

قاسم صرافان

شعرها و ترانه های قاسم صرافان

قاسم صرافان

در این وبلاگ، شعرها، ترانه ها، مطالب، شعرخوانی ها، تصاویر، کلیپها، برنامه ها و خبرهای مربوط به من با موضوع شعر آیینی، شعر عاشقانه و ترانه قابل مشاهده است.
قاسم صرافان

آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

شهر شلوغ

سه شنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۸۸، ۱۰:۴۰ ب.ظ
(دی شیخ با چراغ همی گشت گرد شهر    کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست)


یکی بود یکی نبود،
زیر گنبد کبود     زیر چند تا لایه دود
توی یک شهر شلوغ     همه جور آدمی بود

اسبه عصاری می‌کرد
شبا تو خیابونا     دنباله مادیونا
هی می‌گشت و خوباشو     سوارِ گاری می‌کرد
                   
خره خراطی می‌کرد
از هنر، عرعری داشت     تو سیاست سری داشت
چپو با دوتّا لگد    راست افراطی می کرد

بزه بزازی می‌کرد
هر جا با ریش نمی‌رفت     کارشم پیش نمی‌رفت
وای به حال کسی که    با شاخش بازی می‌کرد

سگه قصابی می‌کرد
عصرا چاقو رو می‌ذاشت     زیر ابرو بر می‌داشت
واسه موی فشنش     گربه بی تابی می‌کرد

شتره نمد مالی می‌کرد
خار می‌خورد، کتاب می‌خوند    فلسفه‌های ناب می‌خوند   
یه روزم عقیده‌َشو    با عقده‌هاش خالی می کرد

میمونه بازی می‌کرد
تو کوچه اهل صلاح    تو خونه  اِندِ (end) گناه
اینجا دست به خیر می‌شد       اونجا اخاذی می‌کرد

«قاسم»ـه «صراف»ی می‌کرد
به دلار تا می‌رسید    یهو از خواب می‌پرید
شاعری یلّا قبا    می‌شد و حرافی می‌کرد

خروسه ... هیچی، بِگذریم

فیل اومد آب بخوره
شاعر افتادید!! و دندونش شکست
تا دیگه اون باشه ترمز نبُره،
بعد از این حرف زیادی... نخوره !!



  • قاسم صرافان

نظرات  (۷)

سلام قاسم عزیز یک شعری این نزدیکی های انتخابات دیدیم که تمجید ازکسی نباشه. خوب بود هرچندگاهی وزن رو فدایمفاهیم کرده بود. ممنون.
سلام
شکسته نفسی کردی
آشنایی زدایی نابی بود از شعر کودکیمان
این مشکل رو خودمم دارم بعضی وقتا طنز رو زود تموم می کنم شاید هنوز هم می شد حداقل روی سگ و بز و خر و سگ بیشتر حرف زد. گرچه به قول اهل نظر طنز رو باید به گونه ای نوشت که گزمه ها نفهمند.
پنج شنبه و جمعه 24 و 25 ام تهران نمایشگام.
سلام مهندس جان
چه بگم که خیلی حال کردم
هم یاد اون قدیما افتادم که نوار شهر قصه را داشتم
و هم این طنز عالی که مواظب خودت باش
همه ی قسمت شعرت زیباست
ولی این یکی را خوب اومدی
هر جا با ریش نمی‌رفت کارشم پیش نمی‌رفت
راستی اینبار هم که دیدمت ریش داشتی
کار بسیار زیبایی بود و ممکنه رو دست آقای رضوی فرد بزنی
البته ایشون در طنز استاده
خوشحال شدم
و یادم افتاد به اذیت هایی که تو کلاس میکردی و برایم تعریف کردی
زنده باشی
باز هم سلام
یادم رفت بگم که
اون روز جمعه شعر زیبایت را از رادیو جوان شنیدم
و همه ی خانواده خوشحال شدیم
و به شما افتخار میکنم
  • هر ایرانی یک رسانه
  • با یه پست ادبی به روزیم

    یاعلی
    سلام
    طنز خوبی بود. اگر چه سعی شده بود به موسیقی شعر توجه بشه و تا حدود زیادی هم از این نظر کار موفقی در اومده اما ازجنبه های دیگه بعضی قسمتها می تونست بهتر از این باشه .مثلا با برجسته تر کردن تضادها وآوردن اصطلاحات امروزی این اقشار...
    ممنون که از شهر شلوغ به شهر غریب ما سری زدید
    شاد وپیروز باشید
    سلام
    زیبا بود.ولی لا اقل من یکی بیشتر با تغزلتان حال می کنم.
    منتظرم...
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">