قاسم صرافان

شعرها و ترانه های قاسم صرافان

قاسم صرافان

شعرها و ترانه های قاسم صرافان

قاسم صرافان

در این وبلاگ، شعرها، ترانه ها، مطالب، شعرخوانی ها، تصاویر، کلیپها، برنامه ها و خبرهای مربوط به من با موضوع شعر آیینی، شعر عاشقانه و ترانه قابل مشاهده است.
قاسم صرافان

آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

حیدرانه 3 : غدیر

جمعه, ۶ آذر ۱۳۸۸، ۱۱:۲۱ ق.ظ
ابتدا لازم می‌دانم از همه دوستانی که در این مدت با من همدردی کردند
و پیامهای تسلیتشان تسکینی بر اندوهم بود، تشکر کرده و برای همه عزیزان و خانواده های محترمشان آرزوی صحت و سلامت داشته باشم


و اما حیدرانه ای دیگر، اینبار در غدیر:


دست‌هایت را که در دستش گرفت آرام شد

تازه انگاری دلش راضی به این اسلام شد

دست‌هایت را گرفت و رو به مردم کرد و گفت:
مومنین! ( یک لحظه اینجا یک تبسم کرد و گفت:)

خوب می‌دانید در دستانم اینک دست کیست؟
نام او عشق است، آری می‌شناسیدش : علی ست (1)

من اگر بر جنگجویان عرب غالب شدم
با مددهای علی ابن ابی طالب شدم

در حُنین و خیبر و بدر و اُحُد گفتم: علی
تا مبارز خواست «عمرِو عبدِوُد» گفتم: علی

با خدا گفتم: علی، شب در حرا گفتم: علی
تا پیام آمد بخوان «یا مصطفی»! گفتم: علی

هر چه می‌گویم علی، انگار اللّهی ترم
مرغ «او ادنی»ییم وقتی که با او می‌پرم

مستجار کعبه را دیدم، اگر مُحرِم شدم
با «یَدُ الله» آمدم تا «فُوقِ اَیدیهِم» شدم

تا که ساقی اوست سرمستند «اصحابُ الیمین » (2)
وجه باقی اوست، «اِنّی لا اُحبُّ الافِلین»

دست او در دست من، یا دست من در دست اوست
ساقی پیغمبران شد یا دل من مست اوست
 
یکصد و بیست و چهار آیینه با هر یک هزار ـ
ساغر آوردند و او پر کرد با چشمی خمار

آخرین پیغمبر دلداده‌ام در کیش او
فکر می‌کردم که من عاشقترینم پیش او

دختری دارم دلش دریای آرامش، ولی
شد سراپا شور و توفان تا شنید اسم علی

کوثری که ناز او را قلب جنت می‌کشید
ناگهان پروانه‌ شد دور سر حیدر ‌پرید

روزگارش شد علی، دار و ندارش شد علی
از ازل در پرده بود آیینه دارش شد علی

رحمتٌ للعالمینم گرد من دیو و پری
می‌پرند و من ندارم چاره جز پیغمبری

بعد از این سنگ محک دیگر ترازوی علی است
ریسمان رستگاری تارِ گیسوی علی است

من نبی‌اَم در کنارم یک «نبأ» دارم «عظیم»
طالبان «اِهدنا» اینهم «صراطَ المستقیم»

چهره‌اش مرآتِ «یاسین»، شانه‌هایش «مُحکمات»
خلوتش «والطور»، شور مرکبش «والعادیات»

هر خط قرآنِ من، توصیفی از سیمای اوست
هر که من مولای اویم، این علی مولای اوست

________________________________-

1- «نام من عشق است آری می‌شناسیدم» - زنده یاد حسین منزوی
2- یمین به ابجد 110 می‌شود. «هر کسى در گرو دستاورد خویش است بجز اصحاب یمین» - آیات 38 و 39 سوره مدثر


  • قاسم صرافان

نظرات  (۱۷)

درود بر شما
عید قربان بر شما مبارک

با " جهرم 1 " به روزم .... بفرمایید در خدمت باشیم...
به به به به به به به به به به.....

مستجار کعبه را دیدم، اگر مُحرِم شدم
با «یَدُ الله» آمدم تا «فُوقِ اَیدیهِم» شدم


من نبی‌اَم در کنارم یک «نبأ» دارم «عظیم»
طالبان «اِهدنا» اینهم «صراطَ المستقیم»


اشک شوقم را در آوردی رفیق

بیت بیت از کوثر آوردی رفیق

نذر مظلومیت آقای محشرسازمان

یک غزل نه... محشر آوردی رفیق!
باسلام لطفاحیدرانه 1راهم بزارید.ممنونم
سلام
زیبا بود
اما کمی شعاری شده بود.
مشکل خودته شعرهای آئینی قبلی و شعری که برا بابات گفته بودی اینقدر تو اوجند که این حیدرانه به چشم نمیاد.
غزل (313)

بـــاز آی سـاقـیـــــا ! کـه هـــوا خـــــواه خـدمـتـم

مـشـتـــاق بـنـــدگــیّ و دعــاگــــــــــــوی دولـتـم

ز انـجــا کـه فـیـض "جـام سـعـادت‌فــروغ" تـوسـت

بـیـــــرون شــــــدی نـمـــای ز ظـُلـمـات حـیــرتـم

هــر چـنــد غــرق بـحــر گـنـــاهــــم ز صـد جـهـت

تــا آشـنــای عـشــق شــــــــدم ز اهـل رحـمـتـم



درووووووووووووووود بـر شــمــــــا !

«ستیغ سخن» با شـــرح استاد مرادی بر دو غـزل حـافظ به روز شد .



یــا مــــــــولا ! یـا امـیـر الـمـؤمنـیـن !
  • یاسر قنبرلو
  • بعد از مدت ها سلام

    کوتاه اما بلند :
    1-من برای سفره ی بی رنگ و بوی خانه ام / نان اگرچه نیستم ، آجر نباید می شدم
    2-خدا از آن بالا لطف کن بیا پایین / چراکه من پسری سر به زیر تر شده ام
    3-شعر گفتن بدون تو سخت است / شعر من ، درد ِ مشترک دارد !

    غزل :
    هرچه مرهم می گذارم بند می آید مگر / ای وطن خون دل از اروند می آید مگر !؟

    چار پاره :
    چاه ِ چشمت عمق ِ چندانی نداشت
    غرق ِ بغضم کرد ــ یک حفره ــ مرا
    من به تو اسلام آوردم ولی
    گریه در می آوَ رَد کفر مرا !


    به روزم

    و منتظر نظرات ارزشمند شما

    با احترام

    یاسر قنبرلو
    غزل (315)

    بـغـیــر از آنـکــه بـشـــد دیــن و دانـش از دســـتـم

    بـیـــا بـگــــو کـه ز عـشـقـت چـه طـرف بـربـسـتـم



    اگــر چــه خــرمـــن عــمــــــرم غــم تـو داد بـه بـاد

    بـه خــــــاک پــــای عـزیـزت کـه عـهـد نـشکـستـم



    چو ذرّه گـر چـه حقـیــرم ، بـبـیـن بـه دولـت عشق

    کـه در هـوای رُخـت چـون بـه مـهـــــر پـیــوسـتــم


    ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام !


    «ستیغ سخن» با شرح غزل 315 حافظ از استاد مـــــــرادی به روز است .



    ســـــــــــبــــز بـاشــیــد .

    یـا مـــولا !
    سلام کا...
    ... با کارتون " مشکلات آبادان" به روزم ... تشریف بیارید...ممنونم..
    ســـلام !

    این بار با نقدی از «دکتر داود بـیـات» بر مجموعه‌ اول شعر دوست بزرگوار :

    خانم «فرحناز حـمـزه» به نام : «آن نیمه‌ام کجاست» به روزیم .

    نقد و نظر شما را بر دیده‌ی منّت می‌نهیم !






    معرفی مجموعه شعر : «آن نیمه ام کجاست ؟ »

    سروده : سرکار خانم فرحناز حمزه

    تاریخ انتشار: زمستان 87

    تیراژ : 1000 جلد

    نوبت چاپ : اول

    قیمت : 1600 تومان

    چاپ و صحافی : صدرا

    این مجموعه در دوقسمت تنظیم شده است که شامل اشعار کلاسیک و اشعار سپید می باشد


    ســبـز بـاشــیـــــد !
  • خادم (سیبی به رنگ خون)
  • سلام
    غزلی تازه به روزم کرده
    نظری بیندازیییید!!!!!!!!!!!!!
    حـــــافــــــــظ خــوانــی

    18 / 9 / 88



    غزل (316)

    زلـــف بـر بــــــاد مــده ، تــا نــدهــی بـــر بـــادم

    نــاز بــنــیــــاد مـکــــن ، تـا نـکـنــی بــنــیـــــادم



    مـِیْ مـخـور با همه کـس ، تـا نـخـورم خـون جگر

    سـر مـکـش ، تـا نـکـشـد سـر بـه فـلــک فریـادم



    غزل (317)

    فــاش مـی‌گـویــم از گـفـتـه‌ی خـود دلـشــادم

    بـنــده‌ی عـشـقـم و از هـر دو جـهــــــان آزادم



    طـایـر گلـشـن قـُدسـم ، چه دهم شـرح فراق

    کــــه در ایـن دامـــــگـه حـادثــه چـون افـتـادم



    مـن مـَـلـَــک بـودم و فـردوس بـریـن جایم بـود

    آدم آورد در ایــــــــــــن دیـــــــر خـراب آبــــادم



    درود بــر شــمـا !


    «سـتـیـغ سـخـن» با شرح غزلهای (316 و 317) از حضرت حافظ به روز است .

    شـــرح از اسـتـاد مــــــــــــــرادی


    ســـبـز بـاشــیـد !
    «یاران! شتاب کنید...
    قافله در راه است.
    این قافله، قافله عشق است و این راه که به سرزمین طف در کرانه فرات می رسد، راه تاریخ است و هر بامداد این بانگ از آسمان می‌رسد که: "الرحیل، الرحیل، الرحیل"
    از رحمت خدا دور است که این باب شیدایی را بر مشتاقان لقای خویش ببندد. این دعوت فیضانی است که علی الدوام، زمینیان را به سوی آسمان می‌کشد.»
    .
    دعوت‌ کرده‌اند قلب‌مان بشود جای پای آن کاروان و قلم بنویسد آن‌چه را می‌فهمد. آمدیم خبرتان دهیم تا با هم برویم، تا هم‌سفر باشیم با «قافله‌ی عشق».
    نماینده‌ی میزبان: هیئت وبلاگی سبو
    زمان: محرم‌الحرام ١٤٣١
    مکان: دل‌هامان آن زمان که در خانه‌ها‌ی وبلاگی‌شان می‌نویسند‌
    .
    سر بزنید به: www.tasnim123.blogfa.com
    شیرین تر از عسل لب ساقی کربلاست...
    سلام

    به روزم
    یا علی مدد
    سلام
    به روزم با یک غزل و منتظر نقد و نظر شما!
    منتظرم...
    سلام
    حاج قاسم
    خدا خیرت بده
    شعر غدیر رو هرجا خوندم ثوابش رو به روح منور پدر بزرگوارت هدیه کردم
    خدا رحمتش کنه
    حـــافــــــظ خــوانـی

    25 / 9 / 88

    غزل (318)

    مرا می‌بینی و هر دم زیـادت می‌کنی دردم

    تـو را می‌بینم و مـیـلـم زیـادت می‌شود هر دم

    به سامانم نمی‌پرسی نمی‌دانم چه سر داری

    به درمانم نمی‌کوشی نمی‌دانی مـگر دردم ؟

    نـه راه ست ایـن که بگذاری مرا بر خاک و بگریزی

    گـذاری آر و بـازم پرس تـا خاک رهـت گـردم



    غزل (319)

    سالـهـا پـیـروی مـذهـب رنـدان کــردم

    تـا بـه فـتـویّ خـرد حـرص بـه زنـدان کـردم

    من به سرمنزل عـنـقـا نه به خود بـردم راه

    قطع ایـن مـرحـلـه با مـرغ سـُلـیـمـان کــردم

    سـایـه‌ای بـر دل ریـشم فـکـن ای گـنـج روان

    که من ایـن خانه به سـودای تـو ویـران کـردم


    ســــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام !


    با شرح این دو غزل بـه روز شـدیم ، حتمن حتمن سـر بزنید !





    ســـــــــبـــــــــــــز بـــاشــیــد !
  • ولی صادقی
  • سلام جناب صرافان عزیز
    شعرتون بسیار صمیمی و ساده است من که واقعا لذت بردم
    این رباعی رو به مناسبت شهادت مولا و سرورمان مدافع راستین آزادی انسان از قید ظلم و بی عدالتی تقدیم می کنم
    ما از تو فقط به زخم پرداخته ایم
    گنجینه ای از جراحتت ساخته ایم
    با آن همه دریای معارف ای مرد
    جز یک لب تشنه از تو نشناخته ایم
    همیشه پیرو آن آزادمرد آسمانی باشی
    در ضمن اگه مایل بودید افتخار لینک وبلاگ زیبایتان را بهم بدید حتما خبرم کنید
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">