قاسم صرافان

شعرها و ترانه های قاسم صرافان

قاسم صرافان

شعرها و ترانه های قاسم صرافان

قاسم صرافان

در این وبلاگ، شعرها، ترانه ها، مطالب، شعرخوانی ها، تصاویر، کلیپها، برنامه ها و خبرهای مربوط به من با موضوع شعر آیینی، شعر عاشقانه و ترانه قابل مشاهده است.
قاسم صرافان

آخرین مطالب
پیوندهای روزانه

روح قبرستان

يكشنبه, ۴ دی ۱۳۹۰، ۰۶:۵۴ ب.ظ


رد نشو از میان قبرستان، مرده‌ها را تو بی‌قرار نکن
چادرت را به روی خاک نکش، روحشان را جریحه دار نکن

از قدمهای نرم تو بر خاک، تنشان توی قبر می‌لرزد
دست بر سنگها نزن بانو! به تب و لرزشان دچار نکن

عطر تو بوی زندگی دارد خطر جان گرفتگی دارد
مرده‌ها خوابشان زمستانی است، زودتر از خدا، بهار نکن

دلبری را به بید یاد نده، گوشه‌ی زلف را به باد نده
جان من! جان من به مو بند است قبض روح مرا دوبار نکن

عینک دودیت پر از معناست، چهره‌ات با خسوف هم زیباست
پشت آن تاج گل نشو پنهان، ماه من! با گل استتار نکن

ظرف حلوا به دست می‌آیم، چای و خرما به دست می‌آیم
روح دیدی مگر که جا خوردی؟ روح من! از خودت فرار نکن
 
به خودش هی امید داده کسی روبروی تو ایستاده کسی
به سلامش بیا جواب بده، مرد را پیش مرده خوار نکن

باز کن لب که وقت خیرات است ذکر، شادی روح اموات است
زندگان هم نگاهشان به تو است، شکر و قند احتکار نکن 

در نگاهت غرور می‌بینم اینقدر بد نباش شیرینم!
سوی فرهاد هم نگاهی کن خسروان را فقط شکار نکن

دل به چشم تو باختم اما، با غرور تو ساختم اما
آه مظلوم دردسر دارد سر این یک قلم قمار نکن

روز من هم شبی به سر برسد، صبح شاید به تو خبر برسد
«تا توانی دلی بدست آور» اعتمادی به روزگار نکن

شعرِ بر روی سنگ را دیدی؟ قبر کن با کلنگ را دیدی؟
چشم روشن! دو روز دنیا را پیش چشمم بیا و تار نکن


  • قاسم صرافان

نظرات  (۶۲)

  • محمدحسین ملکیان(فراز)
  • سلام داداشم
    به روزم با یه غزل
    قدمت به چشم
    سلام!!! وقتتون بخیر باشه
    یک روز دیگه به هشتمین سالگرد زلزله بم زمان مونده!! یاد و خاطره کسانی که تو زلزله از بین ما رفتن رو گرامی میداریم
    چقد قشنگ بود ... !

    ( بماند که اولش فکر کردم موضوعش مذهبیه و به عینک دودی که رسیدم کلی خورد تو حالم ! :دی )
    بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است /مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست
    حیف بود این بیتش نباشه!!
    چه عجب تشریف فرما شدین!!
    عاشقی روی دیگری هم داشت؟؟؟!!!!
    آخرش کار میدهی دستم...
    سلام استاد:
    مریزاد دستی که انگور چید
    بنازم به پائی که در خم فشرد
  • آل مجتبی
  • غزل ۴۱۴

    گـُـلـبـُن عـیـش مـی‌دمــد ، سـاقـی گـُـلـعـُـذار کــو ؟

    بـاد بـهــار مــی‌وزد ، بــاده‌ی خـوشــگـــــــــوار کـو ؟

    هـر گـل نــو ز گـُـلـرخـی یــاد هـمـی‌کـنـــــــد ولـی

    گـوش سـخـن شـنـو کـجـا ؟ دیـده‌ی اعـتـبــــار کــو ؟

    مـجـلـس بـزم عـیـش را غـالـیــــه‌ی مـُـراد نـیـسـت

    ای دم صـبـح خـوش نـفـس نـافـه‌ی زلـف یـــار کــو ؟



    ســـــــــــــــــــــــــــــــــلام مـهـربـان ؛

    ستیغ سخن با شرح این غزل به روز شد ، منتظر حضور سبزتان هستیم.


    مانا باشید.
  • آل مجتبی
  • ســلام استاد ؛

    بسیار زیبا ، عالی عالی ست



    مانا باشید و نویسا
  • سید حمید
  • چی بگم من..........!!!!!!!!!!!!!!!!!!
  • رضا انصاری فرد
  • سلام !
    من هم به جمع وبلاگ نویسا پیوستم و اولین کاری که کردم شمارو لینک کردم
    منتظرتونم
    رضا انصاری فرد
    یعنی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    ما در این روزهای غمگینی......از تو خواهیم شعر آیینی

    قلم از آسمان زمین ننداز......روز ما را چو شام تار نکن...!

    با عرض پوزش!
    سلام
    فکر نمی کردم توو نخستین برخوردم با وبلاگتون این شعر زیبای عاشقانه رو ببینم
    زیبا بود .لذت بردم
    یا حق
  • الهام افشار
  • در نگاهت غرور می‌بینم اینقدر بد نباش شیرینم!
    سوی فرهاد هم نگاهی کن خسروان را فقط شکار نکن

    سلام- شعر خوبی گفتید
    قصد نظر دادن نداشتم اما چند تا سوال برام پیش اومد اول اینکه چرا با قبرستان و قبر کن و مرده صحنه سازی کردید نا امید شدیم
    دوم اینکه به نظر شما چنین آدم بد و مغرور و مردم فریبی ارزش دوست داشتن داره؟
    به نظر من که چنین آدمی ارزش نگاه کردنم نداره چه برسه به عاشقانه نوشتن هرچند که این شعر بیشتر گلایه بود
    آخه من شنیده بودم که عاشقا غیر از خوبی معشوق چیز دیگه ای نمی بینن حتی بدی ها رو هم خوبی می بینن
    اگر در دیده ی مجنون نشینی به غیر از خوبی لیلی نبینی
    خیلی برام جالب بود
    ببخشید که پر حرفی کردم
    به امید روزهای زیبا
  • اردشیر مهام
  • درود بر شما
    یه چیزیو میدونستی؟
    اینکه من یه شعر با صدای تو توی گوشیم دارم و هر چند وقت یکبار اونو گوش میدم؟
    کلامت هم اینه : قطار خط لبت ، یک سرش سمرقند است ، بلیط یکسره....
    بگذریم.
    اینم میدونستی که برای اولین باره که میام اینجا ؟
    میدونستی بعضی از شعرهاتو علی الخصوص اینی که برات نوشتمو برای امتی فرستادم و گفتم این مال یکی از دوستان ما به اسم قاسم صرافانه...
    میگم میای دوست بشیم که ما هم دروغ نگفته باشیم؟
    ظاهرت که خیلی خوش اخلاق به نظر نمیرسه رفیق...
    حالا تا باقی.
    منتظرم.
  • سجاد شاکریـــــــ
  • سیاست ما از دیانت ما جدا نیست
    بلکه به قول پیر جماران: والله اسلام تمامش سیاست است
    رسالت حسینی مان را فراموش نکرده ایم
    با " جنبش سبز - ولدی ناپاک " بروزم
    تحلیل استعاره آمیز حقیر از جریان فتنه
    کوتاه و مختصر
    شما هم به خواندنش دعوتید
  • مریم آرام
  • سلام ..

    غزل بسیار زیبایی خوندم و لذت بردم ...

    "در نگاهت غرور می‌بینم اینقدر بد نباش شیرینم!
    سوی فرهاد هم نگاهی کن خسروان را فقط شکار نکن"

    با افتخار لینک شدید
    سلام
    مرده از قبر بیرون کشیدن اصلا کار قشنگی نیست
    نه برای دیوان شعر خودتون نه برای من خواننده
  • محمد میرزایی
  • سلام ...

    بازهم عاشقانه ای متفاوت از شما ...
    شیرین بود ...

    با یک دوبیتی به روزم ...

    یا علی ...
  • شهاب الدین خالقی
  • با سلام و احترام خدمت جناب صرافان

    وبلاگ یا بهترش شیرازه ای رو برای نوشته ها و شعرها ترتیب دادم
    خوشحال میشم سری بزنید و راهنمایی کنید.

    یاعلی
    سلام
    مثل همیشه زیبا بود و پر معنا
    امیدوارم همیشه در صحنه شعر و ادب بروز باشید.
    به امید دیدار
  • مهدی چراغ زاده
  • سلام جناب صرافان
    زیباست مثل همیشه
    بایه غزل به روزم
    منتظر نطرات راهگشایتان
  • از این دست
  • درود بر صرافان عزیز! دست مریزاد برادر.
    ..............................راستی سلام!
    سلام
    سایت چادر خاکی به صورت آزمایشی افتتاح شد .
    آماده دریافت نظرات ، اشعار و فایل های مداحی دوستداران اهل بیت و شعرا هستیم .
  • کلب امام حسین(ع)
  • سلام
    به وبلاگ منم سر بزنید.
    خوشحال میشم.
    www.m-rezazivari.blogfa.com
    ممنون
    یاعلی
  • مژده ژیان
  • درود بر فصاحت کلامتان استاد

    چه بکر و تازه یافتید نگاه عاشقانه ی معشوق را در میان رفته گان!
    و چه دلنشین از دل سرودید برای نگار!

    قلمتان سبز
    age esfahan boodi machet mikardam
    man moshaveghe hamishegiye in shahkaratam ostad ghasem khan
    kheily kheily halesho bordam ya aliiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiii
    rasti be gooshit kod dadi bakelas?
  • رضا انصاری فرد
  • سلام استاد
    از احساس لطیف شما لذّت بردم امیدوارم همیشه احساستون همینطور دلربایی کنه که حتما همینطور هم خواهد بود با یک پست به روز شدم اگه بهم سر بزنید خوش حال میشم منتظر نظر های سازندتون هستم
    سلام
    لطف کردید به من .ممنون
    و چه بهترکه از زبان شما بگم :

    روزها را هی شمردم تا که شد وقت سفر
    تا بیایم لحظه‌ها را می‌شمارم کربلا !

    دست خالی آمدن سوی تو خوش اقبالی است
    دارم آه و تشنگی در کوله بارم کربلا !

    انشاءالله به زودی روزی شما
  • شهاب الدین خالقی
  • سلام

    با عذرخواهی آدرس صحیح وبلاگ رو گذاشتم براتون


    یاعلی
  • آل مجتبی
  • غزل ۴۱۵

    ای پـیــک راسـتـــان خـبـــــــر یـــــار مـا بـگو

    احـوال گـل بـه بـلـبـل دسـتــان‌سـُـــــرا بـگو

    مـا مـحـرمـان خـلـوت انـسـیـم غـم مـخــــور

    بـا یـار آشــنــــــــا سـخـن آشــنـــــــــا بـگو

    بـرهـم چـو می‌زد آن سـر زلـفـیـن مشکبـار

    بـا مـا سـرِ چـه داشـت ز بـهـر خــــــدا بـگو

    هر کس که گفت خاک در دوست توتیاست

    گـو ایـن سـخـن مـُعـایـنـه در چشم ما بـگو


    دروود ؛

    "سـتـیـغ سـخـن" با شرح این غزل به روز شد ، چشم به راه حضور سبزتان هستیم.


    مـانا باشید و سربلند!
  • احسان خلیلی
  • سلام دادا

    آفرین کار زیبایی خوندم
    مخصوصا با این مطلع زیبا

    نمیدونم چرا نباید اینطوری کار کرد؟؟!!
    البته چون جاش نیست بحث راه نمیندازم دادا

    دوست داریم
    ایشالا وعده دیدار نزدیک است
  • خسرو دهاقین
  • دوست عزیزم، ذرود بر تو.
    واقعا لذت بردم. آدم تو قبرستون بره و شعر عاشقونه بگه. قشنگی این شعر به همین تصویرسازیشه که اون خواهرمون در موردش سوال کرده.
    همیشه برقرار باشید...
  • محسن رضوی
  • خطر جان گرفتگی دارد!
    درود!
    بعد از مدت ها وبگردی شعر زیابیی خواندم رفیق ... مشتاق دیدارم حضوری ...شیراز امدی یاد ما هم بکن...
  • سلام بر شبیر
  • سلام
    با پست – اربعین – به روزم.
    منتظر مهربانی های شما...
    موفق باشید.
    علی...
  • حسام بهرامی
  • سلام
    بعد از مدت ها به روزم و منتظر شما
    ممنون
    لی لی
  • خانه آیینه ها
  • دوست عزیز و بزرگوارم ! سلام !

    با استعانت از الطاف خداوند متعال و اذن حضرت صاحب (عج)

    چهارمین جلسهء ادبی " خانهء آیینه ها " محفل انس شاعران آیینی برگزار می شود:

    شاعران :

    استاد مصطفی محدثی خراسانی

    دکتر اسماعیل امینی

    دکتر نادر بختیاری

    محمد سعید میرزایی

    دکتر سید مهدی موسوی

    علی داوودی

    علیرضا بدیع

    محمد سهرابی

    حامد عسکری

    حسین غیاثی

    حسین رستمی

    سید صابر موسوی

    وحید قاسمی

    روح الله عیوضی

    سید محمد حسینی

    محسن رضوانی

    و خواهران :

    حسنا محمد زاده

    مطهره عباسیان

    ترانه مکرم

    فاطمه اختصاری

    عطیه سادات حجتی

    دیگر شاعران ارجمند ... و نیز درصورت افتخار، شعری از جنابتان

    زمان : پنجشنبه 90/10/29 از ساعت 14

    مکان : مقابل متروی میدان شهداء سالن اجتماعات شهرداری منطقه 12

    چشم به راه قدم هایتان

    یاعشق یاعلی !
  • مهرداد قصری فر
  • سلام
    با غزلی به یاد شهدای علمی بروزم.
    از قدمهای نرم تو بر خاک، تنشان توی قبر می‌لرزد
    دست بر سنگها نزن بانو! به تب و لرزشان دچار نکن
    شعر خوبی بود میام و دوباره میخونم
  • مریم کرباسی
  • سلام. غزل زیبایی خواندیم.
    با غزلی به روزم و چشم به راه.
    سلام داداش. ایران نژادم. خوبی؟ فرصت کردم و این غزل رو خوندم. با این جنس شعرا بسیار اشنام. خانمم یه چند تاییشو داره. خوب و زیبا بود. فقط فکر میکنم در بیت اول, حرف (نو) حشو باشد. انشاا... دیدار حضوری داشته باشیم. بای.
    سلام
    عالی بود...
    واقعا اثر گذار بود...
    خوشحال میشم به نوشته های من هم سر بزنید و نظر بدید.
    موفق و سربلند باشید.
    سلام ماخیلی کم توفیق شدیم قبلنا قاسم اقا یک مسجی به ما می دادن مشهد می یومدن می دیدیمشون شعر می خوندیم برا هم و...ولی الان...شاید از اب وهوای تهرانه...بیا طرف ما استاد ماهنوز همون استین کنده هییتای اربابیم
  • آل مجتبی
  • غزل۴۱۶
    خنـک نـسیـم مـُعـنـبـر ، شـمـامــه‌ای دلـخــواه
    کـه در هــــوای تـو بـرخـاسـت بـامـــداد پـگـــاه
    دلـیـل راه شـــــــو ای طـایــر خـجـسـتــه لـقــا
    کـه دیـده آب شـــــد از شــوق خـاک آن درگــاه
    بـه یـاد شخـص نـزارم که غـرق خـون دل سـت
    هــــــــــــلال را ز کـنــار افـــــق کـنـیــد نـگــــاه


    ســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلام ؛

    "ستیغ سخن" با شرح این غزل به روز شد ، منتظر حضور سبزتان هستیم


    مانا باشید و شادکام
  • حسین سنگری
  • سلام بر شما جناب صرافان گرامی ... هنوز درگیر اون بیت شعرتون توی همدان هستم: "من آمدم که تو را با سپاه و تیر بگیرم / مرا به تیر نگاهی تو بی سپاه گرفتی"

    غزل بسیار عالی ای از شما خوندم ... دست مریزاد
    بروزم با شعری تقدیم به روح بلند شهید مصطفی احمدی روشن

    یا حق
  • حمیدرضا نوری
  • با سلام

    "روشن شده این،عاقبتِ مجنون است "

    با رباعی برای شهیدان احمدی روشن و قشقایی به روزم
    سلام
    چه عاشقانه زیبایی بود...
  • محمد میرزایی
  • سلام و عرض ادب ...

    با یک غزل به روزم ...

    یا علی ...
    کیمیای توبردل من زد عاشقت راکنون تو خوارنکن قلب مارابه این محک مشکن زرماراتوکم عیارنکن
    سلام
    لذت بردم
    عالی بود
    اجازه هست لینک کنم؟
  • محسن مهدوی
  • با سلام

    منتظر نظرات ارزشمند جناب عالی هستم...

    مشتاق دیدار دوباره...
    روز من هم شبی به سر برسد، صبح شاید به تو خبر برسد
    «تا توانی دلی بدست آور» اعتمادی به روزگار نکن

    بابا ماشالله به این قلم
    واقعا لذت بردم
    امیدوارم قلمتون همیشه پر بار باشه
    التماس دعا
    بسمه
    احسنت، استفاده کردم. قبول باشد

    ---
    نیاز که، هـرگـز! لیـک، نـازِ بسیارت
    امان بریده زمن راهِ پیچ و خم دارت

    حق
    سلام وارادت
    با یک ترکیب بند برای رسول الله صلی الله وعلیه وآله به روزم
    دعوتید به خوانش ونقد
    یاعلی
    سلام
    با سلام
    چند روز پیش به مناسبتی این چند بیت را نوشتم اما کسی را نیافتم که درباره اش نظر بدهد آن را برای شما فرستادم تا نقدش کنید.
    دوست داشتم تا حد امکان ساده و روان باشد . اگر در مواردی نظری داشتید خوشحال می شوم بنویسید. مخصوصا در مورد مواردی که زیر آنها خط کشده ام. با سپاس .منصف
    قنداقه ام را پیش بابایم ببر، مادر!
    من آخرین سرباز بابایم دگر مادر!
    مادر! چرا بابا به میدان می رود بی من؟
    من را به نزد میر تنهایم ببر، مادر!
    دیدم که عمّه بوسه بر حلق پدر می زد
    امّا چرا پشت سرش می زد به سر؟ مادر!
    قربان آن آغوش سبز و مهربان او
    خواهم شوم چون گل به قربان پدر ، مادر!
    کرب و بلا از خون یاران شد گلستان لیک
    این گلستان یک غنچه کم دارد دگر مادر!
    دستان گرم آن فرشته بال بگشوده
    خوابم مکن، لبریزم از شوق سفر مادر!
    سرمستم از لبخند شیرین خدا بنگر
    پرواز من تا قاف حق، بی بال و پر، مادر
    29 /10/90
    سلام استاد
    خیلی زیبابود امااینکه چراقبرستان جای فکردارد!
    قاسم غنی از شعر خوب!
    منظورم همین هاست
    روزگار انسان کامل تمام شده
    کاش کاملا انسان باشیم
    مثل حافظ
    دل بی وسوسه از گوشه نشینان مطلب
    که هوس در دل مرغان قفس بسیار است.....

    جالبه. از زبان آدمی که عقل و احساسش باهم در جنگه یا کسی که معنی خوب و بد رو برای خودش و فقط خودش هنوز نفهمیده.
    ولی در کل حقیقتیست.......
    سلام
    شعراتون مث برنامه هایی که می نویسیم میمونه
    قبلا که خوندم چیز زیادی نفهمیدم ؛ ولی الان شاید می شه گفت ...
    به نظر من که قشنگ بود..اتفاقا جالبیش به اینه که توی قبرستون هم آدم از دیدن اونی که منتظرشه زنده میشه...
    زیبااااا بود!خیلی!
    بدون اغراق می گم خیلی زیبا و روان بود
    تصویر سازی خوبی داشت
    سلام و درود
    نام خدا بسیار بسیار شعر زیبایی بود.
    البته هر چه وبلاگتان را پایین می رویم از اشعارتان زیباتر می شویم.
    دود
    همه این "نهی" ها رو که بخوام عملیاتی کنم که دیگه چه فایده ای داره قبرستون رفتن آخه؟!
    درود دوباره
    خو شیطونیه دیگه :)
    هر وقت وقت نداشته باشم مطلب بنویسم و سرم شلوغ باشه ، روی صفحه ام یک کاور می کشم.
    نه صفحه رو دیلیت کردم و نه باز هست و سوت و کور.
    بهتر نیست؟
    اصلا دوست دارم همچین باشه!
    دلم می خواد!
    می شه !
    می تونم!
    بلدم!
    ...
    سمایلی تشر زدن به دشمن فرضی!
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">